"مفسدان" چون تکیه بر ابزار قدرت می کنند
با فساد خویش احساس شجاعت می کنند
همچنین با پینه و انگشتر و تسبیح و ریش
ظاهرأ از دین و دینداری حمایت می کنند
گاه "چای دبش" گاهی هم "زمین خواری" کنند
یک زمان با رانت خواری رفع حاجت می کنند
ذهن ما را منحرف کرده به موضوع" حجاب"
خود ولی هر آن چه که داریم غارت می کنند
چون که جیب مفسدان پر شد ز مال مردمان
با شهامت رخنه در ارکان دولت می کنند
تُرک تازی می کنند این قوم بی شرم و زبون
قاضی القضّات را امر ِ به غفلت می کنند
لات های کوچه خلوت، پشت جبهه ماندها
در جوار رانت احساس رشادت می کنند
"مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس"
با چه رویی دست خود در جیب ملت می کنند؟؟
"یارب، این نُو دولَتان را با خَرِ خودْشان نشان"
کاین چنین با" بنز " احساس رفاقت می کنند
تا که لُمباندند مال مردمان را بی حساب
در دیار خویش هم احساس غربت می کنند
پَر کشیده پس به سوی "ونکوور" یا" لاس وگاس"
با خیال تخت در آن جا اقامت می کنند
گفت با "جاوید* رندی تیزهوش و نکته سنج
"صاحبان قدرت" این ها را هدایت می کنند
#محمد_جاوید
با فساد خویش احساس شجاعت می کنند
همچنین با پینه و انگشتر و تسبیح و ریش
ظاهرأ از دین و دینداری حمایت می کنند
گاه "چای دبش" گاهی هم "زمین خواری" کنند
یک زمان با رانت خواری رفع حاجت می کنند
ذهن ما را منحرف کرده به موضوع" حجاب"
خود ولی هر آن چه که داریم غارت می کنند
چون که جیب مفسدان پر شد ز مال مردمان
با شهامت رخنه در ارکان دولت می کنند
تُرک تازی می کنند این قوم بی شرم و زبون
قاضی القضّات را امر ِ به غفلت می کنند
لات های کوچه خلوت، پشت جبهه ماندها
در جوار رانت احساس رشادت می کنند
"مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس"
با چه رویی دست خود در جیب ملت می کنند؟؟
"یارب، این نُو دولَتان را با خَرِ خودْشان نشان"
کاین چنین با" بنز " احساس رفاقت می کنند
تا که لُمباندند مال مردمان را بی حساب
در دیار خویش هم احساس غربت می کنند
پَر کشیده پس به سوی "ونکوور" یا" لاس وگاس"
با خیال تخت در آن جا اقامت می کنند
گفت با "جاوید* رندی تیزهوش و نکته سنج
"صاحبان قدرت" این ها را هدایت می کنند
#محمد_جاوید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به لاشهی وطن و صاحبانِ بیوطنش،
که پای صحبتِ من نیست گوشِ مرد و زنش
کجاست پرچمِ پرافتخار؟ تا ببَرم
به جنگِ مُستمر و کشتههای بیکفنش
فریب، بال گرفت و ستم درختی شد
طبیعی اَست که پژمرده است نسترنش
تمامِ منظرهها رنگ و ونگِ مصنوعیست
چرا کبوتر و گُل دربیاید از چمنش؟
مگر به غیرِ خرابی چه کرده قبل از این،
که اعتماد کنم بعد از این به ساختنش
#مریم_جعفری_آذرمانی
که پای صحبتِ من نیست گوشِ مرد و زنش
کجاست پرچمِ پرافتخار؟ تا ببَرم
به جنگِ مُستمر و کشتههای بیکفنش
فریب، بال گرفت و ستم درختی شد
طبیعی اَست که پژمرده است نسترنش
تمامِ منظرهها رنگ و ونگِ مصنوعیست
چرا کبوتر و گُل دربیاید از چمنش؟
مگر به غیرِ خرابی چه کرده قبل از این،
که اعتماد کنم بعد از این به ساختنش
#مریم_جعفری_آذرمانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زمین و زمان به تنگ آمده
سیاست برای جنگ آمده
حقوق بشر با ظاهری قشنگ آمده
اسلام به نام عدالت به میدان آمده
کلیسا و مسجد برای نجات انسان آمده
خدا قدرت مطلق به هویت سنگ درآمده
جهل و خرافات برای کنترل انسان آمده
شیخ با داستان امام زمان جلو آمده
امام زمانی که برای فریب انسان آمده
شیخ برای کنترل عده ای نادان آمده
به ظاهر پیامبر ولی با افکار شیطان آمده
برای حذف و نابودی شرافت انسانی آمده
با فاکتور و مدل تربیت شده حیوانی آمده
خدا هم به اسارت و برده گی شیخ درآمده
#علی_آتشبت
سیاست برای جنگ آمده
حقوق بشر با ظاهری قشنگ آمده
اسلام به نام عدالت به میدان آمده
کلیسا و مسجد برای نجات انسان آمده
خدا قدرت مطلق به هویت سنگ درآمده
جهل و خرافات برای کنترل انسان آمده
شیخ با داستان امام زمان جلو آمده
امام زمانی که برای فریب انسان آمده
شیخ برای کنترل عده ای نادان آمده
به ظاهر پیامبر ولی با افکار شیطان آمده
برای حذف و نابودی شرافت انسانی آمده
با فاکتور و مدل تربیت شده حیوانی آمده
خدا هم به اسارت و برده گی شیخ درآمده
#علی_آتشبت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انتفام
شعر و اجرا شیدای همدانی:
وقت پریشانی تازی شده
خامنه ای مسخ مجازی شده
مردک ماتمزده روضه خوان
عامل کشتار هزاران جوان
روشده ظلم و ستمت بی شرف
آن سر دنیا همه جا هر طرف
خویش و دلت را به چه راضی کنی
بسته فضاهای مجازی کنی؟ !!...
#شیدای_همدانی
شعر و اجرا شیدای همدانی:
وقت پریشانی تازی شده
خامنه ای مسخ مجازی شده
مردک ماتمزده روضه خوان
عامل کشتار هزاران جوان
روشده ظلم و ستمت بی شرف
آن سر دنیا همه جا هر طرف
خویش و دلت را به چه راضی کنی
بسته فضاهای مجازی کنی؟ !!...
#شیدای_همدانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شیدای_همدانی فریاد ما بود، فریاد آزادیاش باشیم
شد وطن بر باد ای مردم خدارا بس کنید
خنجری تا ته به حلقوم همین ناکس کنید
هموطن آخوند ایران را به یغما بردو رفت
پولهای مملکت را بی شرافت خورد و رفت
نفت و آب و خاک و حتا نان مردم را فروخت
این وطن از جهل دین و مذهب و ملا بسوخت
دیگر از این خواب خرگوشی بپاخیز و ببین
که چه آوردند شیخان بر سر این سرزمین
جای دانشگاه مسجد شد بنا در هر طرف
قاتل علم است و آگاهی، شیخ بی شرف
هموطن بیدارشو بیدارشو بیدارشو
سوخت ایران و نمیبینی چرا هشیارشو
تا بکی به ذلت و این بردگی تن میدهی
خاک و ناموس وطن را دست دشمن میدهی
این سکوت تلختان مُهری به رای بندگیست
لب بلب از وحشت و جهل و شیوع بردگیست
بسکه گفتم بسکه نشنیدید دیگر خسته ام
خسته ام از اینکه دل بر این جماعت بسته ام
چه دلیلی دارد این حجم سکوت تلختان
یادتان آخر نمی آید چرا پیوندتان
کشور ایران که روزی بود خورشید زمان
بود ماه آسمان و آفتاب این جهان
روبه نابودیست ای یاران عزیزان همدمی
«دل ز تنهایی بجان آمد» رفیقان مرهمی
شد وطن بر باد ای مردم خدارا بس کنید
خنجری تا ته به حلقوم همین ناکس کنید
هموطن آخوند ایران را به یغما بردو رفت
پولهای مملکت را بی شرافت خورد و رفت
نفت و آب و خاک و حتا نان مردم را فروخت
این وطن از جهل دین و مذهب و ملا بسوخت
دیگر از این خواب خرگوشی بپاخیز و ببین
که چه آوردند شیخان بر سر این سرزمین
جای دانشگاه مسجد شد بنا در هر طرف
قاتل علم است و آگاهی، شیخ بی شرف
هموطن بیدارشو بیدارشو بیدارشو
سوخت ایران و نمیبینی چرا هشیارشو
تا بکی به ذلت و این بردگی تن میدهی
خاک و ناموس وطن را دست دشمن میدهی
این سکوت تلختان مُهری به رای بندگیست
لب بلب از وحشت و جهل و شیوع بردگیست
بسکه گفتم بسکه نشنیدید دیگر خسته ام
خسته ام از اینکه دل بر این جماعت بسته ام
چه دلیلی دارد این حجم سکوت تلختان
یادتان آخر نمی آید چرا پیوندتان
کشور ایران که روزی بود خورشید زمان
بود ماه آسمان و آفتاب این جهان
روبه نابودیست ای یاران عزیزان همدمی
«دل ز تنهایی بجان آمد» رفیقان مرهمی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پرسیده شده سوال در باب وطن
تو بیشرفی شاعر شیدا یا من؟
آنکس که دهد بادْ وطن، بیشرف است
یا پول وطن داد یمن، بیشرف است
آنکس که کند بند، زنان را و خودش
صد زن بستاند چو حسن، بیشرف است
آنکس که به مردان بها داد و شکست
آن حرمت پاکیزهی زن، بیشرف است
آنکس که خودش مفت سخن گفت و شکست
دندان بزرگان سخن، بیشرف است
آن روبه پیری که به زندان افکند
نسرین و صبا و یاسمن، بیشرف است
این ظلم در این خاک بدید و خفه شد
او باشد اگر یا تو و من، بیشرف است
در اوج وطنفروشی و قتل و فساد
بستهست هر آنکس که دهن، بیشرف است
#شیدای_همدانی
تو بیشرفی شاعر شیدا یا من؟
آنکس که دهد بادْ وطن، بیشرف است
یا پول وطن داد یمن، بیشرف است
آنکس که کند بند، زنان را و خودش
صد زن بستاند چو حسن، بیشرف است
آنکس که به مردان بها داد و شکست
آن حرمت پاکیزهی زن، بیشرف است
آنکس که خودش مفت سخن گفت و شکست
دندان بزرگان سخن، بیشرف است
آن روبه پیری که به زندان افکند
نسرین و صبا و یاسمن، بیشرف است
این ظلم در این خاک بدید و خفه شد
او باشد اگر یا تو و من، بیشرف است
در اوج وطنفروشی و قتل و فساد
بستهست هر آنکس که دهن، بیشرف است
#شیدای_همدانی
آنان که به نرخ روز نان را بخورند
از آخور و توبره سهم شان را بخورند
از روی محبت ار عسل لقمه کنی
هم لقمه و هم صاحب آن را بخورند
#یوسف_منزوی
از آخور و توبره سهم شان را بخورند
از روی محبت ار عسل لقمه کنی
هم لقمه و هم صاحب آن را بخورند
#یوسف_منزوی
به من از چشمانت یک تصویر زیبا بده
احساست را در قاب یک رویا به من هدیه بده
تو با احساس پاکت قلب من را پردازش بده
بذر عشق را در وجودم سازش بده
عشقت را بی آلایش نشان من بده
نگاهم کن به من حرکت انگیزشی بده
تو عشق و محبت و دوستی را یاد من بده
تو با زیبایی زنانه ات به من آرامش بده
شعردوست داشتن را در وجودمن جریان بده
در آغوشم بگیر به من عمر بی پایان بده
#علی_آتشبت
احساست را در قاب یک رویا به من هدیه بده
تو با احساس پاکت قلب من را پردازش بده
بذر عشق را در وجودم سازش بده
عشقت را بی آلایش نشان من بده
نگاهم کن به من حرکت انگیزشی بده
تو عشق و محبت و دوستی را یاد من بده
تو با زیبایی زنانه ات به من آرامش بده
شعردوست داشتن را در وجودمن جریان بده
در آغوشم بگیر به من عمر بی پایان بده
#علی_آتشبت
عشق است پریشانی حال خوشش ویرانی
بوسیدن یار در هوای سرد زمستانی
عطش، طعم عشق در ایام جوانی
قول و قرار و وعده های پنهانی
در نبود یار روح و جسم هر دو زندانی
عشق است کلید آرامش، هر زندگانی
#علی_آتشبت
بوسیدن یار در هوای سرد زمستانی
عطش، طعم عشق در ایام جوانی
قول و قرار و وعده های پنهانی
در نبود یار روح و جسم هر دو زندانی
عشق است کلید آرامش، هر زندگانی
#علی_آتشبت
#امیرحسین_خنجی
قوم تسبیح دار دین در ریش
دشمنان علوم انسانی
عاشقان خشونت و تقدیس
مغولانی به رخت ایرانی
از یکیشان اگر کسی پرسید
کز علوم جهان چه میدانی
رگ ز گردن برآورد ز خشم
بزند نعره های حیوانی
گوید : این مکتبی که ما داریم
مکتب کامل است و ایمانی
کل فرهنگ و علم و دانش ما
آمدست از علوم قرانی
عاقلی این شنید و گفت افسوس
قسمت ملک ماست ویرانی
قوم تسبیح دار دین در ریش
دشمنان علوم انسانی
عاشقان خشونت و تقدیس
مغولانی به رخت ایرانی
از یکیشان اگر کسی پرسید
کز علوم جهان چه میدانی
رگ ز گردن برآورد ز خشم
بزند نعره های حیوانی
گوید : این مکتبی که ما داریم
مکتب کامل است و ایمانی
کل فرهنگ و علم و دانش ما
آمدست از علوم قرانی
عاقلی این شنید و گفت افسوس
قسمت ملک ماست ویرانی
#میرزادهی_عشقی
شرم چه ؟ مرد یکی ، بنده و زن یک بنده
زن چه کردست که از مرد شود شرمنده؟
چیست این چادر و روبنده ی نا زیبنده
مرده باد آنکه زنان زنده بگور افکنده
بجز از مذهب هر کس باشد
سخن اینجای دگر بس باشد
با من ار یک دو سه گوینده هم آواز شود
کم کم این زمزمه در جامعه آغاز شود
زن کَنَد جامه ی شرم آر و سرافراز شود
لذت زندگی از جامعه احراز شود
ورنه تا زن به کفن سر برده
نیمی از ملت ایران مرده
شرم چه ؟ مرد یکی ، بنده و زن یک بنده
زن چه کردست که از مرد شود شرمنده؟
چیست این چادر و روبنده ی نا زیبنده
مرده باد آنکه زنان زنده بگور افکنده
بجز از مذهب هر کس باشد
سخن اینجای دگر بس باشد
با من ار یک دو سه گوینده هم آواز شود
کم کم این زمزمه در جامعه آغاز شود
زن کَنَد جامه ی شرم آر و سرافراز شود
لذت زندگی از جامعه احراز شود
ورنه تا زن به کفن سر برده
نیمی از ملت ایران مرده
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شعر جمشید عزیزی، زندانی سیاسی به مناسبت یک می
از راه دور آمدهام
خستهام خسته
من پیچم
من مهرهام
من چرخدندهام
اندازه تمام کارخانههای جهان
عرق ریختهام
خانهام استراحتگاهی است
برای بازدهی بیشتر!
برای نان
جان دادهام
و برای کار، استثمار...
من کارگرم
یکی از هزارانم
مشتم که گره گشتهام
حقم که فریادم
و گاهی به دنبال خود
در زندان میگردم
خستهام خسته
من پیچم
من مهرهام
من چرخدندهام
اندازه تمام کارخانههای جهان
عرق ریختهام
خانهام استراحتگاهی است
برای بازدهی بیشتر!
برای نان
جان دادهام
و برای کار، استثمار...
من کارگرم
یکی از هزارانم
مشتم که گره گشتهام
حقم که فریادم
و گاهی به دنبال خود
در زندان میگردم
ای جوانان به عبا این همه توهین نکنید
ະ به خدای فقها این همه توهین نکنید
هی نگویید زن و مرد برابر هستند
ະ به نوامیس بقا این همه توهین نکنید
شکم و زیر شکم یعنی که اسلام عزیز
ະ به غرور علما این همه توهین نکنید
چوبه ی دار و تجاوز همه است پایه دین
ະ به قوانین خدا این همه توهین نکنید
حوریان جاکش شان روی زمین آخوندند
ະ به بهشت خطبا این همه توهین نکنید
یاغی و باغی و طاغی به شریعت نشوید
ະ مرتد و سربه هوا این همه توهین نکنید
جمکران منبع پول علما چاه طلا ست
ະ به خرافات و دعا این همه توهین نکنید
به جهان واژه ی آزادی حرام است حرام
ະ به دیانت به قفا این همه توهین نکنید
خون تان گشته مباح و زن تان گشته حلال
ະ به قوانین جزا این همه توهین نکنید
باعث زلزله و قحطی و طاعون نشوید
ະ به جنایت به جفا این همه توهین نکنید
حکم الله بریدن سر بی دینان است
ະ به چنین حکم رسا این همه توهین نکنید
.
ະ به خدای فقها این همه توهین نکنید
هی نگویید زن و مرد برابر هستند
ະ به نوامیس بقا این همه توهین نکنید
شکم و زیر شکم یعنی که اسلام عزیز
ະ به غرور علما این همه توهین نکنید
چوبه ی دار و تجاوز همه است پایه دین
ະ به قوانین خدا این همه توهین نکنید
حوریان جاکش شان روی زمین آخوندند
ະ به بهشت خطبا این همه توهین نکنید
یاغی و باغی و طاغی به شریعت نشوید
ະ مرتد و سربه هوا این همه توهین نکنید
جمکران منبع پول علما چاه طلا ست
ະ به خرافات و دعا این همه توهین نکنید
به جهان واژه ی آزادی حرام است حرام
ະ به دیانت به قفا این همه توهین نکنید
خون تان گشته مباح و زن تان گشته حلال
ະ به قوانین جزا این همه توهین نکنید
باعث زلزله و قحطی و طاعون نشوید
ະ به جنایت به جفا این همه توهین نکنید
حکم الله بریدن سر بی دینان است
ະ به چنین حکم رسا این همه توهین نکنید
.
دانی علیالطلوع چه اعلام میکنند
در خون وضو کنید که اعدام میکنند
پیرانهسر به خون جوانان وضو کنید
دفع بلا به خون فلقفام میکنند
صبحانه خون تازه بنوشید داغ داغ
صابون به دل زنید که اطعام میکنند
باشد که درد دین بنشیند به بوی خون
کز خون تازه چارهی آلام میکنند
قربانیان تازه بگیرید دم به دم
کاینگونه حفظ بیضهی اسلام میکنند
قربانیان تازه نکوتر که مسلمین
در خون جوشآمده حمام میکنند
گوید موذن از افق مرگ اذان صبح
تا باز خون کیست که در جام میکنند
دیروز خون کهنه و امروز خون نو
خون که را به خون که ادغام میکنند
#حامد_احمدی
در خون وضو کنید که اعدام میکنند
پیرانهسر به خون جوانان وضو کنید
دفع بلا به خون فلقفام میکنند
صبحانه خون تازه بنوشید داغ داغ
صابون به دل زنید که اطعام میکنند
باشد که درد دین بنشیند به بوی خون
کز خون تازه چارهی آلام میکنند
قربانیان تازه بگیرید دم به دم
کاینگونه حفظ بیضهی اسلام میکنند
قربانیان تازه نکوتر که مسلمین
در خون جوشآمده حمام میکنند
گوید موذن از افق مرگ اذان صبح
تا باز خون کیست که در جام میکنند
دیروز خون کهنه و امروز خون نو
خون که را به خون که ادغام میکنند
#حامد_احمدی
روزی که وطن به تازیان وا دادیم
افسار خرد به دست ملا دادیم
از بهر نجات سنت نیک و کهن
از چله بریده دل به یلدا دادیم
#یوسف_منزوی
افسار خرد به دست ملا دادیم
از بهر نجات سنت نیک و کهن
از چله بریده دل به یلدا دادیم
#یوسف_منزوی
تا کی به چنین نکبتی این قوم بسازند
سرمایه و فرهنگ و هنر بهر چه بازند
گر در پی عُمّال فسادی به تو گویم
دزدان همگی همره قاضی به نمازند
#یوسف_منزوی
سرمایه و فرهنگ و هنر بهر چه بازند
گر در پی عُمّال فسادی به تو گویم
دزدان همگی همره قاضی به نمازند
#یوسف_منزوی
گیرم لَچَک را پوششِ زلفِ زنان کردید
چادر سرِ ناموسِ ما با هر توان کردید
گالِش به جای کالج و اُرسی به جای کفش
شالِ سیه را بر سرِ پیر و جوان کردید
گیرم که بر رخسارِ زن روبند بگذارید
قانونِ قاجاری در ایران جاودان کردید
گیرم که زن شد هر چه در آئینِ اسلام است
هر چیز در افکارتان باشد همان کردید
تکلیفِ ارز و اقتصاد و فقر و فحشا چیست ؟
فکری به حالِ ذلّت و ظلمِ عیان کردید ؟
بارِ تورّم شانه را بشکسته ای مومن!!!
دستِ نوازشگر به زلفِ دیگران کردید ؟
تا کی ستم بر قومِ ایرانی روا دارید ؟
هر چار فصلِ مردمِ ایران خزان کردید
تا لب گشودیم از چنین اوضاعِ طوفانی
خون از سر و از سینه ی مردم روان کردید
ما خسته ایم از فقر و تابِ زندگانی نیست
اعدامِ ناحق بی امان وقتِ اذان کردید
والله دردِ جامعه دزدیِ دزدان است
تاراجِ بیرحمانه ای بر کاروان کردید
در زیرِ نورِ تابشِ خورشید پوسیدیم
سوراخ هایی بی عدد در سایبان کردید
ما نیز از خون و رگِ امثالِ درباریم
هرگونه بیداد و ستم را امتحان کردید ؟
سرمایه ی ایران همین قومِ عزادار است
محصولِ باغِ خویش دودِ آسمان کردید
" دلدار " سوزد سینه اش از رنجِ این مردم
آتش زِ کین و نفرت اندر آشیان کردید
#امیراسکندری
1403/2/15
چادر سرِ ناموسِ ما با هر توان کردید
گالِش به جای کالج و اُرسی به جای کفش
شالِ سیه را بر سرِ پیر و جوان کردید
گیرم که بر رخسارِ زن روبند بگذارید
قانونِ قاجاری در ایران جاودان کردید
گیرم که زن شد هر چه در آئینِ اسلام است
هر چیز در افکارتان باشد همان کردید
تکلیفِ ارز و اقتصاد و فقر و فحشا چیست ؟
فکری به حالِ ذلّت و ظلمِ عیان کردید ؟
بارِ تورّم شانه را بشکسته ای مومن!!!
دستِ نوازشگر به زلفِ دیگران کردید ؟
تا کی ستم بر قومِ ایرانی روا دارید ؟
هر چار فصلِ مردمِ ایران خزان کردید
تا لب گشودیم از چنین اوضاعِ طوفانی
خون از سر و از سینه ی مردم روان کردید
ما خسته ایم از فقر و تابِ زندگانی نیست
اعدامِ ناحق بی امان وقتِ اذان کردید
والله دردِ جامعه دزدیِ دزدان است
تاراجِ بیرحمانه ای بر کاروان کردید
در زیرِ نورِ تابشِ خورشید پوسیدیم
سوراخ هایی بی عدد در سایبان کردید
ما نیز از خون و رگِ امثالِ درباریم
هرگونه بیداد و ستم را امتحان کردید ؟
سرمایه ی ایران همین قومِ عزادار است
محصولِ باغِ خویش دودِ آسمان کردید
" دلدار " سوزد سینه اش از رنجِ این مردم
آتش زِ کین و نفرت اندر آشیان کردید
#امیراسکندری
1403/2/15
به زندان رفته میفهمد غم و تلخی دوران را
به صحرا رفته میفهمد غم گرگ بیابان را
نوازش میکند مارا در آغوش وطن هستیم
به غربت رفته میفهمد صفای خاک ایران را
میان کفر و دین جنگست و این میدان خونخواهیست
به جبهه رفته میفهمد شجاعتهای مردان را
ملامت میکنم هردم مقام حاکم پست را
زمین افتاده میفهمد چو قدر تکّهٔ نان را
جفا کردن وفا دیدن تِم نامردی و مردیست
خدای معرفت داند جفای نارفیقان را
شکستن ، آبرو بردن نباشد مسلک لوتی
شرور بی صفت داند شرارتهای نادان را
چگونه شرح دهم خوبی نه رسمش ، اسم آن باقیست
چو مرد نیک میفهمد سرشت پاک خوبان را
قضاوت کردنت پیشکش کمی قاضی خجالت کش
نمیفهمی ، نمیدانی تو حال و روز یزدان را
#شرححال
#یزدان_ماماهانی
به صحرا رفته میفهمد غم گرگ بیابان را
نوازش میکند مارا در آغوش وطن هستیم
به غربت رفته میفهمد صفای خاک ایران را
میان کفر و دین جنگست و این میدان خونخواهیست
به جبهه رفته میفهمد شجاعتهای مردان را
ملامت میکنم هردم مقام حاکم پست را
زمین افتاده میفهمد چو قدر تکّهٔ نان را
جفا کردن وفا دیدن تِم نامردی و مردیست
خدای معرفت داند جفای نارفیقان را
شکستن ، آبرو بردن نباشد مسلک لوتی
شرور بی صفت داند شرارتهای نادان را
چگونه شرح دهم خوبی نه رسمش ، اسم آن باقیست
چو مرد نیک میفهمد سرشت پاک خوبان را
قضاوت کردنت پیشکش کمی قاضی خجالت کش
نمیفهمی ، نمیدانی تو حال و روز یزدان را
#شرححال
#یزدان_ماماهانی